زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زبان مادریت

 تو این مدت دوست داشتم زبان ترکی را یاد بگیرم فقط به خاطر اینکه بتونم بهت بگم:

 

سنی چوخ ایستیرم  

سن اولماسان منده اولامام 

سن منیم هر زادیم سان 

سنسیز داریخیرام  

بر اساس همینهاس که می فهمم : سنی سئویرم 

 

یک روز به یاد ماندنی !

سلام  نسیم جانم !


بالاخره بعد از گذشت بیش از ۵۰ ساعت دوری دیدار دوباره و عرض ارادت خالصانه دیگری فراهم شد .........! 

عزیزم ُ دیروز یکی از روزهایی بود که من گذر زمان را احساس نکردم . گویا ساعات و لحظات شتابان با سرعتی تمام می گذشتند ...! و شاید هم نه !ُ چشم گشودم و دیدم صبح هنگام است و چشم بعدی را زمانی گشودم که هنگام  رفتن به منزل و دوری موقت دیگر تا ملاقات با سعادتی دیگر ! و خدا خود به و ضوح واقف است که تا لحظه ای که در کنار تو بودم تاخت و تاز گذر زمان لحظه ای برایم ملموس نبود . چه لحظات شیرینی بود که هنوز هم اثرات این دیدار و آرامش  ُ در وجودم به طور  خاصی تجلی دارد ... و از این که در دیدار و همصحبتی به این حقیر از لطف و مرحمت و محبت دریغ نداری بی نهایت خوشحال و شاکرم و قدردان هستم !

خوشحالم که دیروز مجالی پیش آمد تا باز هم درباره آینده و برنامه های آتی زندگیمان با هم گفتگو و تبادل نظر داشته باشیم . بسیار زیباست که هرکسی بتواند در حریم آرامش ُ چشم انداز آینده زندگی را تجسم و برنامه ریزی نماید .و اصل مشارکت و رفاقت و مساعی در زندگی همین بعد است ُ یعنی بتوانیم با تفاهم و تعامل در زندگیُ  مقدمات ساخت یک زندگی زیبا و آرام و عاشقانه را رقم بزنیم ! (انشاءالله )! به امید دیدار دوباره !

 یادآوری: ۶۳ روز مانده تا آغاز زندگی مشترک !




یه روز نزدیکتر!

سلام نسیم عزیزم

 

امروز یه روز دیگه به ازدواجمون  و آغاز یه زندگی مشترک خوشبخت نزدیک تر شدیم !  من خیلی    خوشحالم  از این که تو در کنار من  هستی و قرار سالیان سال به  لطف و رحمت الهی در کنار تو زندگی کنم به خودم می بالم و خدای بزرگ رو شاکرم !

 

دیروز یه  بخش از کارهایی رو که با هم شروع کرده بودیم و ناتموم مونده بود رو ُ تموم کردم !

 

انشالله  اگر کماکان  اوضاع بر مدار نظم باقی بمونه قراره که فردا شب به اتفاق  خانواده  بیایم منزل شما  و قرار مدار عروسی و خرید و سایر موارد مربوطه رو با هم هماهنگ کنیم !

 

می دونم  که سخت در تکاپو و تلاش  هستید ! واقعا خدا قوت !!  البته  ما هم کم دستی از شما نداریم ! مخصوصا خانم ها که دیگه هیچی !

همه دنبال لباس و خرید و دوخت و دوز و .....!  بعضی وقتها فکر می کنم همه دنبال یه بهونه می گردند   که  هر از  چند  گاهی  یه   تغییری  به  حال   و هوای ظاهری  و یه  آرامشی  به روحیاتشون   بدن  ً منتهی  منتظر  می شن  تا   یه  عروس  و داماد   خوشبخت    که  عاقلانه  و قاطعانه  تصمیم  به ازدواج می گیرن رو پیدا کنن و به بهونه اونا یه حال و هوایی عوض کنن !!  البته  بازم  خدا رو شکر که ما با این امر خیر باعث می شیم این وضعیت شاد ومفرح برای همه و  صد  البته بیشتر  برای  خانومای  محترم  فراهم بشه  ( خدا برکت بده به جیب شوهران گرامی این  خانوما   که  اونا  را در این امر خطیر   پشتیبانی و  حمایت   می کنن  و البته خدا صبر جمیل به جمیع آقایان دست اندر کار این مهم اعطاء بفرماید ( انششششاء اللللللللللللللللله) ).


امروز بیش از 40 ساعت هستش که چهره مهربا ن و آرامش بخش تو رو ندیدم نسیم  عزیزم ، نمی خوام شعارهای عاشقانه سر بدم و  حراجی عشق راه بیندازم ، ولی خودت خوب  می دونی اگر کسی ازدواج  نکرده  باشه  و  اون هم   با کسی  که از  نظر عقیده و فکر  و اخلاقیات  با اون هماهنگ باشه مطمئن هستم که معنی آرامش  ازدواج رو نخواهد فهمید !  درسته زندگی و مسائل خاص اون  و مشکلات  خاصش همیشه  برقرار هستش  ، ولی  اگه  کسی   یه دوست و رفیق و همزبون داشته باشه که با صبر و تحمل و شور و شوق بالا به آدم  روحیه و  اعتماد  به نفس بده و مشوق و مشفق اون تو زندگی باشه مطمئن باش  زندگی  بر محور مراد  و  آرمان  خوشبختی می چرخه  !   امیدوارم  همینطوری  که تو  خیال من  رو از  بابت همراه  و همدم  و  شریک زندگی راحت کردی من  هم  بتونم   برای تو یار و   دوست  و همدم  خوبی باشم و پشتیبان خوبی در تمام لحظات زندگی برات باشم و آرامش رو برات فراهم کنم !

برات در تمامی لحظات زندگی شو روشوق و موفقیت و از همه مهمتر خوشبختی و  کامروایی آرزو می کنم گلم !

تقدیم به یار دلنوازم

نسیم گلم ُ

این شعر رو وقتی داشتیم با هم درباره عشق الهی و برنامه هامون صحبت می کردیم برات سرودم ُ البته عزیز نازنینم ُ مصرع اول این شعر که نام مولای همیشه عاشق خلقت بود من رو به وجد آورد و اون رو ادامه دادم :


 

( بسمه تعالی )

 

یا علی  گفتیم و عشق آغاز شد !

نغمه  جانم   با  دلم  همراز شد !

بس که ازعشق خدایی دم زدیم  !

بال و پر بگشوده، درپرواز شد !

دل تنگتم

مهدی جونم 

 

الان بیشتر از ۳۰ ساعته که همدیگه را ندیدیم ... 

 

از اینکه چیزی به ازدواجمون و آغاز زندگی مشترکمون باقی نمونده خیلی خوشحالم