زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

منزل مامان منیر و دوباره مهمانی ماه خدا...

خدمت نسیم همیشه ملایم و مهربونم سلام عرض می کنم !


شب قبل از مهمونی شب 19 ماه مبارک رمضان بود و شب ضزبت خوردن اربابمون آقا علی ابن ابیطالب علیه الصلوه و السلام و شب قدر بود ! به قول استاد عزیز و بزرگوارمون که می فرمایند هر شب ، شب قدر است اگر قدر بدانیم ، امیدوارم ما هم قدر این شب عظیم در این ماه مبارک رو دونسته باشیم و مورد توجه خدا و چهارده نور مقدس و پاک ، خصوصا حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا له الفدا قرار بگیریم و دست پر  و نظر شده از جانب ایشون و صاحب یقین ، از این ماه خارج بشیم و در این ماه ثبات و قرار ایمانی برای تمام عمر بگیریم  انشاءالله .


خوب شب همه دعوت بودیم و قرار بود که مامان منیر ، مادر محترم و بزرگوار بنده  علاوه بر ما همشیره ها و خانواده یکی از داماد ها رو هم دعوت کنه. خلاصه به اتفاق شما نسیم گلم رفتیم منزل مامان منیر و دور هم افطار کردیم و خیلی خوش گذشت . ما هم با حاج آقا در مورد یکسری مسائل کاری  صحبت کردیم و از وضعیت منزل سوال کردیم و خلاصه بیاری خدا و اهل بیت کلی خوش بودیم و مفید بود .  


خداوند متعال به حق چهارده نور مقدس و منور اهل بیت علیهم السلام ، به پدر و مادر و به همه عزیزانمون ، قبولی طاعات و عبادات وخیرات و سلامتی و طول عمر و عزت دو دنیا و برکت و آرامش و وسعت رزق بی نهایت و با ظرفیت و عافیت کامل عنایت بفرمایند . انشاءالله.


یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن !



نظرات 1 + ارسال نظر
نسیم سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:47

وقتی بعد چند وقت میای و می بینی خونه مجازی کلی به خاطر وجود تو گرم مونده و مرتبط به روز شده غیر از شرمندگی از این که مدتی سر نزدم کلی ذوق می کنم و این گرمای حضور مجازی در زندگی حقیقی هم بی تاثیر نیست.

خیلی دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد