زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

فروردین 91

سال جدید هم اومد و فروردینش داره تموم میشه. بهمین سادگی!


روزهای اول سال را با مسافرت شروع کردیم تا از شور و نشاط سفر انرژی بگیریم و بتونیم سال جدید را عالیتر از قبل شروع کنیم برای همین تصمیم گرفتیم به اصفهان برویم.

ولی اونجوری که میخواستیم نشد و حالا که فکر می کنم خیلی ساعتهاش با اینکه کنار هم بودیم و حرف میزدیم در سکوت گذشت.


بقیه تعطیلات اول سال هم به دوستان قدیمیت سر زدیم و من دوستان جدیدی پیدا کردم.


تصمیمات خوبی برای فعالیت در سال جدید گرفتیم:

اول از همه زبان را شروع کنیم و استارد اولیه اش زده شده. امیدوارم تا 3 ماه دیگه حسابی راه افتاده باشیم

دیگه اینکه من تصمیم گرفتم تدوین فیلم را یاد بگیرم تا بتونم با گروه مینا دوستم همکاری کنم.

کارهای دیگه ای هم هست که دوست دارم امسال انجام بدم. تا ببینیم اونی که اون بالاست چی برامون تو سال جدید رقم زده:

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال. حول حالنا الی احسن الحال



انشالله که سال جدید سال پر برکتی برای همه باشه


دلم میخواد تو فصل بهار برم تو دل طبیعت، هر چند انگار طبیعت این روزها ما را جزء خودش نمی دونم ، شاید هم حق داره چون اون هر سال با بهار نو میشه و ما کهنه