زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

دو ماه دیگه

بعد از اینکه کلی با هم حرف زدیم به این نتیجه رسیدیم که مراسم عروسی را بندازیم دو ماه دیگه


امیدوارم که دیگه مشکلی پیش نیاد



شمارش معکوس متوقف شد...

خریدها را تقریبا انجام دادیم

از خرید جواهرات گرفته تا کت و شلوار تو


حتی کارت عروسی را هم انتخاب کردیم

با متن داخلش :


دو گل یاس سفید دو بنفشه دو اقاقی
دو گل زنبق سرخ دست در شاخه توحید زدند
ریشه در خاک محبت کردند
زیر گلواژه ی آلونکشان توبه عشق و وفا رنگ گرفت
و تو ای سبز ترین واژه مهر که گل سر سبد این جشنی
روز پیوند اقاقی ها را به تماشا بنشین



همه چی داشت خوب پیش میرفت و تنها 15 روز دیگه تا جشنمون باقی مونده بود ...

فوت ناگهانی مادر بزرگت باعث شد فعلا شمارش معکوس متوقف بشه



خیلی دوست داشتم همیشه مادر بزرگتو ببینم ولی انگار روزگار مانع از این دیدار شد.



روحش شاد

نصب رادیاتور

در حال حاضر بعد از کلی جریانات ، نصاب داره رادیاتور ها را نصب می کند.


پارچه لباس مراسم پاتختی را هم رفتیم با مامان و سارا جون دادیم گلی خانم بدوزه 


روز شمار را هم شب میام میزنم

تبریک دست خالی مرا با سخاوت بی حدت بپذیر... تولدت مبارک...

چند روزه که سعی می کنم زیباترین جمله ها را برای امروز کنار هم بزارم!



اما حالا که اومدم همه جملات فراموش شدن، برای همین بی وزن وبی قافیه بگویم

.

.

.


    ღ♥ღ تولدت مبارک عزیزم ღ♥ღ 




بهترین آهنگ زندگی من

                                تپش قلب توست

و قشنگ ترین روزم

                                   روز تولد توست

اولین دیدار

مهدی جان سلام

پارسال این موقع شاید هیچکدومتون فکر نمی کردیم اولین دیدارمون در چنین روزی که به روز ازدواج نامگذاری شده به ازدواجمون ختم بشه

البته شاید من فکرشو نمی کردم

تو چی؟





راستی سالروز ازدواج حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) مبارک باد



روز شمار :