سلام عزیز قلبم !
خیلی وقت بود که می خواستم توی وبلاگ بیام و مطلبهای جدیدی بنویسم ولی شرمنده از روی ماهت که خودم رو در گیر مشکلاتی کردم که هر چند باید واردش می شدم ولی واقعا تمام فکر و ذهنم رو مشغول خودش کرده و از این بابت که کمتر به این امور رسیدگی می کنم شرمنده ام .
و باز یه تشکر ویژه از این که تو بازم هم من رو غافلگیر کردی و زودتر از من به وبلاگمون سر زدی و مطلب نوشتی ...
واقعا عمر خیلی سریع می گذره و من از اون قسمتهایی که بخاطر کار و مشکلات کاری با تو نبودم و فکرم مشغول بحثهای اقتصادی و مسائل پیرامونی اون بود اصلا خاطره خوشی ندارم و می خوام به تو عزیز دلم بگم که خوشحالم که هر جا که با تو وبه یاد تو بودم واقعا برام لذت بخش بوده و خستگی من رو از قلبم و از جانم بیرون آورده وبه خاطر این همه آرامش ازت ممنونم ! و امیدوارم من هم همه جا بتونم در هر شرایطی آرام قلب مهربونت باشم . انشاءالله .
خیلی مطلب هست که دوست دارم بنویسم ...:
از سالگرد ازدواجمون ، از عقد آقا محمد عزیز ، از بدنیا اومدن بچه آقا نوید ، از دایی شدن دوباره من ، از تولد بچه حسن آقا و حدیث خانوم دوستا و فامیلهای خوبمون واز همه مهمتر از یه آزمون یک ساله که بین من و تو زیر یه سقف و در کنار یکدیگر برقرار شد و خدا رو شکر با تمام وجود پاش ایستادیم و این بسیار ارزشمند و مقدس هستش و از بابت همسفر ی که در این سفر همراه من هستی و استوره صبر و خستگی ناپذیر ی هستی ازت بی نهایت ممنونم !
منتظر باش دوباره میام ...