زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

روزهای دمغی!

بعضی روزها از صبح که پا میشی حوصله نداری

با بی حوصلگی میری و لیست کارهایی که باید امروز انجام بدی را نگاه می کنی تا شاید یکیش تو را سرحال کنه


اما امروز

از صبح همه کارها غیر از ناهار درست کردن بی نتیجه بود

میخواستم برم مانتو را از خیاط بگیرم گفت آماده نیست

با فروشگاه سحر تماس گرفتم (قرار بود از ترکیه یه لباس بیاره) اونی که من میخواستم را نداشتن!

و ...


امیدوارم بقیه اش خوب باشه

یعنی صدقه می تونه مشکل گشا باشه؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد