زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

سومین سفر تابستان ۹۰ نوشهر

کلا من عاشق سفر کردن هستم مخصوصا وقتی همسفر آدم کسی مثل تو باشه 



تو این سفر تولد محمد خاطره جالبی شد مخصوصا کیک بامزه ای که براش رفتیم کل نوشهر را گشتیم تا بخریم. اگه اشتباه نکنم شیرینی فروشی نقره بود ؟!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد