زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

زورق مهتاب

نشستم در کنار جویباران* ترا در زورق مهتاب دیدم

سلام بر حسین (علیه السلام)

سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش


به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب


بـه بــی نـهــایــت داغ  دل شـکــستــه زیـنـب

 

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل


بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر


بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر




یه محرم دیگه هم از راه رسید...

خیلی دلم گرفته یا ابافاضل

قرار نبود این همه سال منتظر بمونم که یه بار دیگه بتونم بیام بین الحرمین را ببینم!

میگن دعوت نامه ها به دست تو امضا میشه ...

من همچنان منتظرم.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد